سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسکل آباد
لینک دوستان

 

حتی عکستم ندارم که بذارم روبروم / اونقدر نگاش کنم تا بشکنه بغض گلوم


 

 

 


این نیز بگذرد
اما ای کاش از جای دیگری بگذرد و همش از روی دهان ما نگذرد!

 

 

 



سیگارو گذاشته بودم زیر لبام
گفتم هی یارو !
آتیش داری؟
جواب داد: توی جیبم که نه!
ولی تو دلم آره، به کارت می آید؟
گفتم بده همدردیم!

 

 

 

می توانی بروی قصه و رویا بشوی / راهی دورترین گوشه دنیا بشوی
من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم / من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی

 

 

 
 

سفر بود و من و حیرانی دل
سفر آغاز بی سامانی دل
شنیدم با نگاهم جاده می گفت


 

 

دلم کوه صبر است آبش مکن/گرفتار رنج و عذابش مکن
بیا خانه قلب من مال تو/ولی مرد باش خرابش مکن


 

 


 آمدم …
بودی!
اما مثل قبل نبودی …
رفتم.

 

 

 

 

 

گاه آدمی در بیست سالگی می میرد ولی در هفتاد سالگی به خاک سپرده میشود)

 

 

 

 

 

آخر قصه ی ما را همان اول لو دادند …
همان جایی که گفتند: یکی بود ، یکی نبود …

 

 


[ چهارشنبه 91/4/21 ] [ 12:15 صبح ] [ MIGMIG ]
درباره وبلاگ

این پرنده به مناسبت وبلاگ پرنده اسکل هستن که کل سال غذا جمع میکنه یا خونه میسازه بعد اسکل یادش میره کجا!!!!!!!!!!!!!!! راستیییییییییی! نظر یاتون نره ها!
برچسب‌ها وب
آرشیو مطالب