اسکل آباد | ||
وقتی صدای خرد شدنت زیر پای عابرها، قشنگ ترین صدای پاییزه، دیگه چه فرقی میکنه برگ سبز کدامین درخت بودی …
ما بدهکاریم به یکدیگر و تمام دوستت دارم هایی که ناگفته ماندند و پشت دیوار غرورمان آن ها را بلعیدیم تا نشان دهیم که منطقی هستیم
شونه آدم که هیچی … شونه تخم مرغم پیدا نمی شه سرمونو بذاریم روش؛ یه دل سیر گریه کنیم …
مینویسم دفتری با اشک و آه / در شبی تاریک و غمگین و سیاه / مینویسم خاطرات از روی درد / تا بدانی دوریت با من چه کرد …
گاهی از مردها هم میشود آموخت، من از آنها آموختم مردی و مردانگی هیچ ربطی به هم ندارد …
خدا یک زن آفرید یک مرد … موندم پس این همه نامرد از کجا پیدا شد ؟!
درد که میگیرد قلبم
من می دانم …
هرچه من حساب میکنم
حالا که قرار نیست دیگر حوای من باشی
گاهی چه اصرار بیهوده ایست اثبات دوست داشتنمان
چه تلخ محاکمه می شود پاییز!
[ چهارشنبه 91/4/21 ] [ 12:30 صبح ] [ MIGMIG ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |