اسکل آباد | ||
صدایت نمیکنم که برگردی … مهم باشم، خودت برمیگردی …
در چمن بود زلیخا و به حسرت میگفت / یاد زندان که در آن انجمن آرائی هست
دیگه بهت نمیگم برو به جهنم. آخه مگه جهنمیا چه گناهی کردن که باید عوضی مثل تو رو تحمل کنن
ددل ما که شکست کسی صدایش نشنید؛ آری دل مرد بی صدا می شکند
اشتباهی که همه عمر پشیمانم از آن / اعتمادیست که بر مردم دنیا کردم
برایت مینویسم دوستت دارم؛ نگو که تکراریست شاید روزی برسد که هرگز تکرار نشود!
یه عده بودن اومدن مرامشونو نشون بدن، از دستشون در رفت چهره واقعیشون رو نشون دادن.
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل / بنال بلبل بی دل، که جای فریادست
[ چهارشنبه 91/4/21 ] [ 12:30 صبح ] [ MIGMIG ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |